گردشگر و گردشگری دو مفهوم اساسی در مباحث صنعت توریسم است که برای شناخت بهتر این صنعت باید تعریف شوند. گردشگر Tourist فردی است که با هدف گردشگری از مکانی به مکان دیگر مسافرت میکند. گردشگری Tourism فرایندی است که از طریق آن گردشگران به مسافرت میپردازند.
واژه توریسم، برای اولین بار در سال ۱۸۱۱ در مجلهای انگلیسی به نام اسپورتینگ ماگازین (مجله ورزشی) مطرح شد. در آن زمان این لغت به معنای مسافرت به منظور تماشای آثار تاریخی و بازدید از مناظر طبیعی برای کسب لذت به کار میرفت. چنین پیداست که واژه توریسم در گذشته بنا به طرز اندیشه زمان بیشتر بار معنایی لذت بردن و تفنن داشته است. گردشگری معال فارسی و کاملاً دقیق، واژه Tourism در زبانهای انگلیسی، فرانسه و آلمانی است که بصورت مصطلح در زبان فارسی بصورت جهانگردی ترجمه شده است. ریشه این واژه از اصطلاح Tornus یونانی و لاتین گرفته شده که یکی از معانی آن گردش کردن و یا گشتن است و با پسوند Ism یا گری بصورت اسم مصدر Tourism یا گردشگری در آمده است.
اصطلاح توریست از قرن ۱۹ معمول شد. در آن زمان اشراف زادگان فرانسه میبایست، برای تکمیل تحصیلات و کسب تجربههای لازم زندگی اقدام به مسافرت مینمودند. این جوانان در آن زمان توریست نامیده میشدند. بعدها این اصطلاح در مورد کسانی به کار میرفت که برای سرگرمی و وقت گذرانی و گردش به فرانسه سفر میکردند. سپس با تعمیم بیشتر به کسانی اطلاق میشد که اصولا به این منظور سفر میرفتند. به دلیل چند وجهی بودن و میان رشتهای بودن جهانگردی، از دیدگاههای مختلفی اعم از اقتصادی، جامعه شناختی، جغرافیایی و مدیریتی میتواند مورد بررسی قرار گیرد. شاید به همین دلیل است که تا کنون تعاریف متعددی از جهانگردی با توجه به دیدگاه رشتههای مختلف صورت گرفته است.
مفهوم گردشگر و گردشگری
آرتور بورمن گردشگری را چنین تعریف کرده است:
گردشگری مجموعه مسافرتهایی را در بر میگیرد که به منظور استراحت و تفریح و تجارت یا دیگر فعالیتهای شغلی و یا اینکه به منظور شرکت در مراسم خاص انجام گیرد. غیبت شخص جهانگرد از محل سکونت دایم خود در طی این مسافرت موقتی و گذرا میباشد. بدیهی است کسانی که اقدام به مسافرتهای شغلی منظمی بین محل کار و زندگی خود میکنند مشمول این تعریف نمیشوند.
از دیدگاه بازاریابی و بازاریابان گردشگری به مجموعه فعالیتی گفته میشود که در جریان مسافرت یک گردشگر اتفاق میافتد. این فرایند شامل هر فعالیتی که در جریان مسافرت یک گردشگر اتفاق میافتد میشود. این فرایند شامل هر فرایندی از قبیل برنامهریزی سفر، مسافرت به مقصد، اقامت، بازگشت و حتی یادآوری خاطرات آن نیز میشود. همچنین فعالیت هایی را که گردشگر به عنوان بخشی از سفر انجام میدهد نظیر خرید کالاهای مختلف و تعامل میان میزبان و میهمان را نیز در بر میگیرد.
در فرهنگ اکسفورد توریسم به معانی مختلف از جمله: سفر کوتاه و گذر کردن از جایی. یا تجارت تهیه خدمات و پذیرایی برای مردمانی که از یک مکان دیدن میکنند. فرهنگ و بستر نیز بیان میدارد مسافرتی که به منظور تجارت، لذت و یادگیری صورت گیرد و به نقطه شروع بازگردد.
گردشگری به مجموعه فعالیتی اتلاق میشود که در جریان مسافرت یک گردشگر اتفاق میافتد، این فرایند شامل هر فعالیتی از قبیل برنامهریزی سفر، مسافرت به مقصد، اقامت، بازگشت و حتی یاداوری خاطرات ان نیز میشود. همچنین فعالیتی را که گردشگر بعنوان بخشی از سفر انجام میدهد، نظیر خرید کالاهای مختلف و تعامل میان میزبان و مهمان را نیز در بر میگیرد.
در مسابقاتی که اتحادیه بینالمللی جهانگردی برای به دست آوردن یک تعریف جامع از جهانگردی گذشته بود، تعریف زیر از میان تعاریف به دست آمده برگزیده شده، بر طبق این تعریف، جهانگردی عبارت است از مجموعه تغییرات مکانی انسانها و فعالیتی است که ازآن منتج میشوند. این تغییرات خود ناشی از به واقعیت پیوستن خواست هایی است که انسان را به جابه جایی وادار میکند و بالقوه در هر شخصی با شدت و ضعف متفاوت وجود دارند.
سازمان جهانی جهانگردی تعریف ذیل را در مورد جهانگردی ارایه کرده است: «جهانگردی یا گردشگری، مجموعه کارهایی است که فرد در مسافرت و در مکانی خارج از محیط محصول خود انجام میدهد، این مسافرت بیش از یک سال طول نمی کشد و هدف ان تفریح، تجارت یا فعالیتهای دیگر است». در تمام تعاریف بالا، اشتراکاتی از قبیل جداشدن فرد از محل زندگی دایمی خود، موقتی بودن سفر و فعالیت هایی مانند تفریح و سرگرمی و یا بازدید مشاهده میشود.
دیکانتیس بیان کرد که توریست کسی است که با نیت کار، تفریح و یا لذت بردن از محیط پیرامون از محل زندگی دائم خود دور شده و برای مدتی که میتواند بین یک روز تا یک سال باشد در محل دیگری بماند. بر اساس تعریف بینالمللی « توریست کسی است که به منظور تفریح، بازدید از نقاط دیدنی، معالجه، تجازت، ورزش و زیارت به کشور دیگری سفر کند، مشروط بر اینکه مدت اقامت او از ۲۴ ساعت کمتر و از ۶ ماه بیشتر نباشد و در فاصلهای کمتر از ۷۰ کیلومتر انجام نگیرد.
خلاصه و جمعبندی
توریسم واژهای است متشکل از دو بخش تشکیل شده است. تور (Tour) یعنی سفر، سیاحت، مسافرت یا گردش کردن است. ایسم (Ism) پسوندی است مصطلح به معنای مکتب با طرز تفکری خاص. در واقع توریسم یعنی مکتبی که پایه فکری ان سیاحت و جهانگردی است و توریست کسی است که به مسافرت و جهانگردی میپردازد. توریسم، واژهای فرانسوی است که از ریشه ی تور گرفته شده است. تور در زبان فرانسه به معنای حرکت دورانی، عمل پیمودن، طی کردن، سیر کردن و گردش نمودن میباشد.
گردشگری مجموعه تعامل هایی است که در فرایند جذب و میهمانداری، بین توریست ها، سازمانهای مسافرتی، دولتهای مبدا، دولتهای میزبان و مردم محلی برقرار میشود. معادل فارسی توریسم را گردشگری و معادل عربی توریسم سیاحت میباشد. پژوهشگران دیگر، تعاریف دیگری از توریست ارائه نمودهاند. بعنوان مثال، دارسی اظهار کرده است که توریست به کسی اطلاق میشود که صرف نظر از کنجکاوی به قصد تفنن و تفریح سفر میکند. به عقیده دانیلز، توریست فردی است که بیش از یک روز و کمتر از یک سال در محلی غیر از زیستگاه دائمی خود بماند.
بطور کلی میتوان هر گونه فعالیت و فعل و انفعالی را که در جریان سفر یک سیاحتگر اتفاق میافتد گردشگری تلقی کرد. در سال ۱۹۴۲ اقتصاددانهای سوییسی که بیشتر جهانگردی را محور تحقیقات و مطالعات خود قرار داده بودند، تعریف نسبتاً بهتری به دست دادند که از آن جمله میتوان از تعریف هونزیکرـ کراپف نام برد. به عقیده آنان جهانگردی عبارت است از ظهور مجموعه روابطی که از مسافرت و اقامت یک نفر غیربومی بدون اقامت و اشتغال دایم در یک محل به وجود میآید. این تعریف مدتها از جانب انجمن بینالمللی متخصصین علمی جهانگردی یعنی AIEST مورد قبول قرار گرفت.