گردشگری بازرگانی Business tourism نوعی از توریسم است که فرد با اهداف تجاری و کسب درآمد یا داد و ستد به مسافرت اقدام میکند. برخی سفرها به صورت همزمان با هدف گردشگری، بازرگانی و تجارت انجام میشود. به عبارت دیگر مسافر با هدف شرکت در گردهماییها، کنفرانسها، نمایشگاهها، شوراها، برنامههای مذهبی، تبلیغی و کارهای حرفهای یا تخصصی مسافرت میکند.
یکی از مهم ترین پدیدههای قابل مشاهده در سفرهای بازرگانی سفر چند منظوره است. به این معنی که مسافر میتواند با یک سفر، چندین هدف را تأمین کند. برای مثال هنگامی که فردی با هدف بازرگانی به همراه همسرش سفر میکند. یا زمانی که تعطیلات خانوادگی با مسافرت بازرگانی یا شرکت در سمینار هم زمان شود، نوعی مسافرت دو منظوره مشاهده میشود. این شیوه یکی از انواع گردشگری است که دانشجویان مدیریت گردشگری و مدیریت بازرگانی به آن علاقهمند هستند.
بحثهای زیادی پیرامون اصطلاح گردشگری تجاری وجود دارد. زیرا بسیاری از پژوهشگران و متصدیان، تجارت و گردشگری را دو مقولهی متضاد میدانند. امروزه، تمایز قائل شدن بین زمان کار و فراغت دشوار است و ترکیب این دو پدیده را میتوان در مقیاس وسیعتری مشاهده کرد. برای مثال، بسیاری از هتلهای تجاری، اکنون دارای زمینهای گلف یا چشمههای آب گرم هستند و بسیاری از هتلهای تفریحی نیز از امکانات برگزاری همایش و دسترسی به اینترنت برخوردارند. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله گردشگری بازرگانی تشریح شده است.
اهمیت گردشگری بازرگانی (تجاری)
گردشگری تجاری و همایشمحور، پدیدهای مدرن است که تقریباً در ۶۰ سال گذشته توسعه پیدا کرده است. ولی سفر کردن برای اهداف سیاسی، ملاقات و تجارت به دوره باستان یعنی عصر رومیان و یا حتی قبلتر برمیگردد. گردشگری تجاری در شکل معاصر خود، طی سالهای اخیر بهطور تصاعدی رشد کرده است. از دهه ۱۹۹۰ میلادی سرمایهگذاریهای عظیمی در تسهیلات برگزاری همایشها صورت گرفته است. برآوردها نشان میدهد که گردشگری تجاری در ۱۰ سال اخیر، ۵۳ درصد رشد کرده است. مخارج گردشگران تجاری در بریتانیا تا اوایل دهه اول این قرن از مخارج گردشگران فراغتی فراتر رفته است. این مخارج قریب به یک سوم از مخارج کل گردشگران بوده است.
کشورهایی همچون آمریکا، آلمان، ژاپن، انگلیس بیشترین مسافران تجاری را به خود جلب مینمایند. حتی در آمریکا ۲۵ درصد مسافران را این نوع گردشگران تشکیل میدهند. به دلیل وضعیت اقتصادی ایران و نیز اوضاع سیاسی سفرهای تجاری بیشتر از داخل به خارج از کشور میباشد.
دیویدسون و کوپ بین سفر تجاری و گردشگری تجاری تمایز قائل میشوند. آنها بیان میکنند که گردشگری تجاری به مناسبتی انجام میشود و عمدتاً حالت گروهی دارد. برای نمونه ضیافتهای شرکتی، نمایشهای تجاری، همایشها و سفرهای تشویقی. سواربروک و هورنر بر این باورند که سفر تجاری، افراد را از یک مکان به مکان دیگر میکشاند و همواره با عنصر گردشگری همراه نیست. مانند ملاقاتها، همایشها و سمینارهای یک روزه. با وجود این، بیشتر پژوهشگران و متصدیان معتقدند که به هیچ عنوان تفاوت آشکاری بین سفر تجاری و گردشگری تجاری وجود ندارد.
خلاصه و جمعبندی
مدیریت گردشگری تجاری نسبتاً پیچیده است. زیرا بخشهای متنوع زیادی از قبیل حملونقل، اقامت و واسطههای متخصص را شامل میشود. منظور از واسطهها، دفاتر خدمات مسافرت تجاری، شرکتهای برگزاری نمایشگاهها، شرکتهای مدیریت رویدادها، رستورانها و … است. در حوزه سفر و گردشگری تجاری غالباً از اصطلاح مایس نیز استفاده میشود. این نام اختصاری، به جای واژههای “ملاقاتها، سفرهای تشویقی، همایشها و نمایشگاهها” بهکار میرود. البته این اصطلاح مورد پسند بسیاری از شاغلان این حرفه نیست.
هر کدام از زیربخشهای مایس دارای ویژگیهای بسیار متفاوتی است و صنعت مربوطه باید این مهم را درک کند. هرچند این زیربخشها از نظر محل اقامت و فناوری، دارای نیازهای مشابهی هستند. ولی باید به شیوههای مختلف و توسط دفاتر خدماتی متفاوتی مدیریت شوند. برای مثال، گردشگری همایشها معمولاً شامل عناصر فراغت و برنامههای اجتماعی است و مسافرتهای تشویقی میتوانند کاملاً فراغتمحور باشند. بالاخص اگر بهعنوان پاداش به کارکنان داده شده باشند.
از طرف دیگر، برخی از ملاقاتهای تجاری تنها شامل یک پذیرایی ساده هستند. سازمان مشارکت گردشگری تجاری بیان میکند ویژگی اصلی گردشگری تجاری، کیفیت و بازدهی بالاتر آن نسبت به سایر اشکال گردشگری است. این شکل از گردشگری میتواند پایدارتر از سایر گردشگریها نیز باشد. زیرا غیرفصلی است و میتواند در تمام طول سال اشتغال ایجاد کند. گردشگری تجاری همچنین میتواند شتابدهندهای برای احیای مقصد باشد. زیرا به جذب سرمایهها کمک میکند و باعث بهبود زیرساختهای مقصد میشود. بهعلاوه، بسیاری از گردشگران تجاری میتوانند در ایام تعطیلات به همراه خانواده یا دوستان خود به مقصدهایی بازگردند که برایشان جذاب و مفرح بوده است.