گردشگری فرهنگی Cultural tourism شاخهای از صنعت توریسم پیرامون گردشگرانی است که به علت علاقه به فرهنگ یا آداب محلی یک منطقه، اقدام به سفر میکنند. بخش مهمی از تقاضای جهانی گردشگری را تشکیل میدهد. طبق آمار سازمان جهانی گردشگری ۳۷ درصد گردشگری بینالمللی با انگیزه فرهنگی انجام میشود. این تقاضا همچنان در حال افزایش است. گردشگری فرهنگی عبارت است از مسافرت افراد از محل سکونت خود به مکان هایی که جاذبههای فرهنگی دارند. این جا به جایی به قصد کسب اطلاعات و تجارت برای ارضای نیازهای فرهنگی گردشگران انجام میشود. از جمله ویژگیهای گردشگران فرهنگی میتوان به سطح بالای تحصیلات آنان، بالا بودن میانگین سنی آنان و شاغل بودن آنان اشاره کرد.
گردشگری فرهنگی در صورت برنامهریزی و مدیریت ضعیف میتواند دارای جنبههای ناپایدار و پیامدهای جبرانناپذیری باشد. لذا بررسی عملکرد و پیامدهای آن در مقصدهای مختلف گردشگری یک ضرورت است. پژوهشهای فراوانی در خصوص پیامدهای ناشی از گردشگری پایدار در مقصدهای فرهنگی انجام شده است. اما تاکنون پژوهش جامعی که دربرگیرندهی کل این عوامل و شناسایی ارتباط میان آنها باشد، ارائه نشده است. هدف از این پژوهش، شناسایی پیامدهای ناشی از توسعه پایدار گردشگری فرهنگی با دید کلنگر و طراحی مدل در رابطه با ارتباطات بین آنهاست.
ابعاد گردشگری فرهنگی
گردشگری فرهنگی نوعی از اشکال سفر بشمار میرود که شامل تمامی جابه جاییهای افراد به جاذبههای فرهنگ خاص مانند سایتهای باستانی، مظاهر فرهنگ، هنرها و تئاتر و… خارج از محیط معمول افراد میباشد. پژوهشگرانی که موضوعات مرتبط با شهرهای تاریخی را مطالعه میکنند، پیشنهاد دادهاند که جذب بازدیدکنندگان در سایتهای میراث به کیفیت خدمات ارائه شده به گردشگران بستگی دارد. وی همچنین نشان میدهد که توسعه جاذبهها در آینده بر اساس منابع میراثی باید بر اساس ضوابطی انجام شود که عبارتند از:
- پایدار و بر اساس خواست و نظر جامعه محلی باشد.
- در جهت ارتقا آن میراث خاص باشد نه کپی شده از جاذبههای دیگر.
- در مقیاس قابل ملاحظهای باشد تا بر تجربه تعطیلات افراد تاثیرگذار باشد.
- یک بخش یکپارچه از یک برنامه گسترده مدیریت بازدیدکنندگان باشد.
- همه امکانات مورد انتظار را داشته باشد.
به منظور بهرهبرداری از سایتهای میراث در زمینه گردشگری، رویکرد به مدیریت میراث بسیار مهم و ضروری میباشد بهطوریکه افراد (گردشگران) باید درک درستی از میراث داشته و قدردان آن باشند.
جایگاه و اهمیت
گردشگری فرهنگی نوعی از گردشگری است که با توجه به اسم آن، در رابطه با فرهنگ یک شهر، کشور یا منطقه است. این نوع توریسم به طور ویژه بر شیوه زندگی مردم در این مناطق جغرافیایی و تاریخچه آن مردم، هنر، معماری، ادیان و دیگر عناصری که به آنها کمک کرده تا شیوه زندگی خود را دنبال کنند تمرکز دارد. توریسم مبتنی بر فرهنگ شامل گردشگری در مناطقی از شهر به ویژه شهرهای تاریخی و بزرگ و امکانات فرهنگی این شهرها مانند موزههای آنها میباشد.
این نوع گردشگری شامل گردشگری در مناطق روستایی شامل نمایش سنتهای بومی جوامع فرهنگی ( جشنوارهها و آداب و رسوم) و ارزشها و شیوه زندگی آنان است. این نوع توریسم در حال حاضر محبوبیت زیادی در سراسر جهان داشته است. در گزارش OECD، این نوع گردشگری میتواند در توسعه منطقهای در مناطق مختلف جهان مؤثر باشد.
تعریف دیگر گردشگری فرهنگی عبارت است از «رفتن افراد به جاذبههای فرهنگی به دور از محل اقامت عادی خودشان با قصد جمع آوری اطلاعات جدید و تجربیات به منظور برآوردن نیازهای فرهنگی».این نیازهای فرهنگی میتواند درک هویت فرهنگی فرد از طریق مشاهده فرهنگ دیگران باشد. این نوع توریسم دارای سابقهای طولانی است و ریشههای آن در گرند تور به اوایل صنعت گردشگری میرسد. همچنین توریسم مبتنی بر فرهنگ از مسائلی است که سیاستگذاران برای آینده روی آن حساب باز کردهاند. سازمان گردشگری جهانی WTO، دریافت که ۳۷ درصد از گردشگری جهانی را گردشگری مبتنی بر فرهنگ تشکیل میدهد و سالانه ۱۵ درصد رشد دارد.
الگوی گردشگری فرهنگی دوکروس و مککرچر
هیلاری دوکروس Hilary Du Cros و باب مککرچر Bob McKercher در کتاب Cultural Tourism الگویی برای گردشگری فرهنگی را معرفی کردهاند. این الگو از دو بعد اصلی تشکیل شده است:
بعد نخست اهمیت فرهنگ در انتخاب مقصد گردشگری را میسنجد.
بعد دوم در مورد سطح پذیرش فرهنگ مقصد میباشد.
براساس این الگو یک ماتریس تشکیل میشود که ۵ دسته گردشگر را براساس آن میتوان تشخیص داد:
[۱] گردشگران فرهنگی هدفمند، که فرهنگ انگیزهی اصلی آنهاست، بهدنبال کسب تجارب ژرف فرهنگی هستند.
[۲] بازدیدکنندگان از مکانهای دیدنی، که به دلایل فرهنگی سفر میکنند، تجاربشان سطحیتر است.
[۳] گردشگران خوش اقبالی که فرهنگ منبع انگیزشی اولیه آنها نیست اما بهطور اتفاقی به تجارب فرهنگی ژرفی دست مییابند.
[۴] گردشگران کم علاقه که فرهنگ را منبع انگیزشیِ ضعیفی برای سفر خود میدانند و تجاربشان سطحی است.
[۵] گردشـگران حاشیهای، فرهنگ را دلیلی برای سفر خود نمیدانند ولی از جاذبههای فرهنگی دیدن میکنند.
گامهای گردشگری فرهنگی
میچل کولتمن نه گام مهمی که باید برای گردشگری فرهنگی برداشته شود ارائه کرده است
- افزایش آگاهی بومیان در خصوص اهمیت گردشگری برای اقتصاد، رفاه جامعه و کاهش فقر
- تصمیم گرفتن مبنی بر حفظ محیطزیست
- مشخص کردن روش و سبک تبلیغات برای جذب نوع خاصی از گردشگران و بازار هدف خاص
- بنیان نهادن همکاری بین دولت و بخش خصوصی
- بهبود اثرات منفی گردشگری بر روی جامعه بومی و محیطزیست
- استخدام نیروی انسانی از نواحی بومینشین
- بهبود فرصتها برای جامعه بومی جهت مشارکت در فعالیتها و فستیوالها
- اطمینان از فعالیتها و وقایع فستیوالی که فرهنگ و تاریخ جامعه بومی را نشان میدهد.
- حل مشکلات جوامع قبل از شروع به جذب گردشگران فرهنگی.
در یک نگرش کلی، فرهنگ و اهمیت آن در گردشگری و نحوهی تبادل و تعامل فرهنگها در مسائل گردشگری با انتشار بیانیه مانیل در سال ۱۹۸۰ در اجلاس مجمع عمومی سازمان جهانی گردشگری مورد توجه اساسی قرار گرفت. در این بیانیه ضمن برشمردن آثار مثبت فرهنگی و اجتماعی ناشی از گردشگری داخلی و بینالمللی، از دولتها خواسته شد در جهت حفظ منابع فرهنگ بکوشند. به نحوی که استفاده مستمر باعث از بین رفتن آنها نشود. در سال ۱۹۸۲، مجمع عمومی سازمان گردشگری به اصول بیانیه مانیل با تفصیل بیشتری نگریست و لذا سند آکاپولگو منتشر شد.
خلاصه و جمعبندی
گردشگری پایدار گردشگری بدون تاثیر منفی بر اقتصاد، محیطزیست و جامعه است، درحالیکه دستیابی به رضایت تمام ذینفعان در فعالیتهای گردشگری، جوامع، گردشگران و غیره مهم است. اگر بخش گردشگری میخواهد از لحاظ اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیستمحیطی موثر و کارا باشد باید از روندهای توسعه پایدار پیروی کند. امروزه گردشگری انبوه سنتی در سطح جهان دگرگون شده است، بنابراین تغییر به سمت گردشگری پایدار با هدف باقی ماندن در بازار جهانی تقاضا، ضروری است. گردشگری پایدار چشماندازهای بومی و جهانی را ارائه میدهد. همچنین چالشهایی در جهت دستیابی به آن در توریسم مبتنی بر فرهنگ وجود دارد.
گردشگری فرهنگی در ایران نیز از اهمیت بسیاری برخودار است. این سبک از توریسم مایل به آشنایی با فرهنگ مناطف مختلف، خواهان کاوش در چشماندازهای فرهنگ جوامع انسانی و درک آنها است. در این نوع گردشگری به جذابیتهای فرهنگی توجه میشود. از قبیل موزه ها، نمایشگاه ها، ارکسترها، نمایشنامه ها، هنرهای دستی، معماری در ایران علاوه بر موارد فوق، آئینهای سنتی نظیر تعزیه، مراسم چهارشنبه سوری، جشنهای مذهبی زرتشتی و اسلامی، عزاداریها مانند محرم و… نیز از جذابیتهای فرهنگی میتواند تعریف شود. بنابراین تا جاییکه امکان دارد باید جاذبههای مربوط به سبک زندگی تبلیغ شود. اگر گردشگران با آداب محلی مناطق مختلف آشنا شوند انگیزه سفر پیدا میکنند.